
نقدی بر آثار هومن سیدی و سریال جدیدش
هومن سیدی، کارگردانی که نامش در سالهای اخیر با حاشیههای زیادی همراه بوده، بار دیگر با سریال جدیدش مورد توجه قرار گرفته است. اما آیا این توجه بهجا و متناسب با کیفیت آثار اوست؟ در این مقاله، به بررسی انتقادات مطرحشده درباره سیدی، سریال جدیدش و تأثیر او بر سینمای ایران میپردازیم.
بیشارزشگذاری یا استعداد واقعی؟
یکی از انتقادات اصلی به هومن سیدی، بیشارزشگذاری (Overrated) بودن اوست. به عقیده برخی، موج رسانهای مثبت و غیرمنطقی که پیش از پخش آثارش شکل میگیرد، انتظارات را به شکلی غیرواقعی بالا میبرد. این موج نهتنها به خود سیدی آسیب میزند، بلکه جلوی نقد منصفانه آثارش را نیز میگیرد. این اسطورهسازی کاذب، به گفته منتقدان، باعث میشود که استانداردهای سینمای ایران به اشتباه تعریف شوند و مانع رشد واقعی این صنعت شوند.
وقتی سقف سینمای ایران را آثار سیدی تعیین کند، هنرجویان و فیلمسازان جوان به جای خلاقیت و نوآوری، به دنبال تقلید از سبک او میروند. نتیجه این روند، تولید آثاری متوسط یا حتی ضعیف است که حتی به سطح کارهای سیدی هم نمیرسند.
سریال جدید: وحشی اما نه چندان متفاوت
سریال جدید سیدی، با نام «وحشی»، نمونهای دیگر از سبک خاص اوست که البته با انتقادات زیادی همراه شده. یکی از مشکلات اصلی این سریال، بازی جواد عزتی است. عزتی که پس از تجربه ناموفق «زخم کاری» به این سریال پیوسته، انگار همان نقش قبلی خود (مالک) را تکرار میکند. رفتار، نگاه و میمیکهای او با شخصیت و دنیای سریال همخوانی ندارد و به نظر میرسد به طبقه اجتماعی و شغل کاراکترش تعلق ندارد.
دیالوگها نیز یکی دیگر از نقاط ضعف سریال هستند. کلمات و چینش جملات کاراکترها با فضای داستان و سایر شخصیتها هماهنگ نیست و حس غریبگی ایجاد میکند. این مشکل به فیلمنامه برمیگردد که نتوانسته پیوستگی لازم را بین شخصیتها و دنیای داستان ایجاد کند.
مشکلات تکنیکی: نور، قاببندی و طراحی صحنه
از نظر بصری، سریال «وحشی» تلاش کرده با استفاده از لنزهای آنامورفیک، کیفیت تصویری متفاوتی ارائه دهد. این انتخاب، گامی مثبت برای سینمای ایران محسوب میشود، اما مشکلات دیگری مثل نورپردازی فلت و قاببندی شلوغ، اثر این تکنیک را خنثی کردهاند. نورپردازی تخت باعث شده احساسات کاراکترها در چهرهشان منتقل نشود و تمایز بین شخصیتها و اجزای صحنه از بین برود.
طراحی صحنه نیز از فقدان نظم رنج میبرد. در صحنههای بیمارستانی، نه نظم مورد انتظار یک بیمارستان دیده میشود و نه بینظمی حسابشدهای که بتواند حس خاصی را منتقل کند. این شلختگی بصری، مخاطب را سردرگم میکند و مانع از تمرکز روی داستان میشود.
ساختار روایی: گسست در داستان
یکی دیگر از انتقادات به سریال، عدم پیوستگی در روایت است. داستان که از دنیای کارگری آغاز میشود، به تدریج از این فضا فاصله میگیرد و وارد جهانی کاملاً متفاوت میشود. این گسست، بدون ایجاد پیوند محکم بین بخشهای مختلف داستان، باعث شده که بسیاری از اتفاقات ابتدایی سریال به ژستهای فکری تبدیل شوند؛ چیزی که در آثار قبلی سیدی نیز دیده شده بود.
برای مثال، اگر ارتباطی بین شخصیتهای کارگری و داستانهای بعدی (مثلاً از طریق روابط خانوادگی) برقرار میشد، این گسست کمتر به چشم میآمد. اما در حال حاضر، سریال نتوانسته این پیوند را ایجاد کند.
نکات مثبت و امید به آینده
با وجود انتقادات، سریال «وحشی» نسبت به آثار قبلی سیدی، مانند سریال «قورباغه» که به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، پیشرفتهایی داشته است. سیدی در این سریال کمتر به کپی از آثار جهانی متکی بوده و تلاش کرده هویت مستقلتری به کارش بدهد. این قدم مثبت، امیدی برای بهبود در ادامه سریال ایجاد میکند.
اگر سیدی بتواند از ژستهای روشنفکرانه و فرمالیستی دوری کند و روی خلق یک درام قوی تمرکز کند، شاید بتواند اثری ماندگار خلق کند. فعلاً اما، شروع سریال با نمره ۴ از ۱۰ ارزیابی شده که نشاندهنده پتانسیل بهبود در آینده است.
نتیجهگیری
هومن سیدی، با همه استعداد و تواناییهایش، هنوز نتوانسته تعادل بین انتظارات رسانهای و کیفیت واقعی آثارش را برقرار کند. سریال «وحشی» با وجود برخی نکات مثبت، از مشکلاتی مثل بازیگری ناهماهنگ، نورپردازی ضعیف و گسست روایی رنج میبرد. سینمای ایران برای رشد، نیاز به نقد بیرحمانه اما منصفانه دارد؛ نقدی که نه اسطوره بسازد و نه استعدادها را نادیده بگیرد. امیدواریم سیدی در ادامه مسیر، بتواند اثری خلق کند که شایسته نام او و سینمای ایران باشد.