"اشیل" داستان فرید، معروف به اشیل، یه فیلم‌ساز سابق رو روایت می‌کنه که حالا توی بخش پروتز بیمارستان تهران کار می‌کنه و شب‌ها توی ماشینش می‌خوابه. اون که از وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران پر از خشم و ناامیدیه، یه شب به بخش روان‌پزشکی بیمارستان فراخونده می‌شه تا به هدیه، یه بیمار سیاسی که با آرام‌بخش‌های سنگین نگهش داشتن، کمک کنه. هدیه که به‌خاطر فعالیت‌های سیاسیش زندانی شده، از فرید می‌خواد نجاتش بده. چیزی که اول یه فرار ساده به نظر می‌رسه، به یه سفر جاده‌ای پرخطر از تهران تا دریاچه ارومیه و دریای خزر تبدیل می‌شه. توی این مسیر، اونا با آدمای دیگه‌ای روبه‌رو می‌شن که هر کدوم به‌نوعی از فساد و سرکوب رژیم ضربه خوردن، ولی بااین‌حال به این دو کمک می‌کنن. این فیلم که یه درام اجتماعی با رگه‌های جاده‌ای و سیاسیه، با بازی قوی میر سعید مولویان و بهدخت ولیان، یه تصویر واقعی از سرکوب و مقاومت توی ایران امروز نشون می‌ده و با پایان‌بندی مبهمش، حس امید و ناامیدی رو قاطی می‌کنه.
