سودابه پس از سال ها به ایران بازمیگردد تا از عذاب وجدان رهایی یابد، اما باید رازی را بازگو کند که گفتن راز برایش دشوار است. بازگشت سودابه با زنده شدن خاطرات گذشتهاش همراه میشود. او تصمیم میگیرد سراغ دخترش برود که او را موقع رفتن از ایران رها کرده است